یکم؛ وظیفه‏‌ی مرد، مراقبت و سرپرستی مداوم از خانواده است؛ به این وظیفه، «قوّامیّت» می‏‌گویند و پذیرش قوّامیّت مرد، شوهرداری و تربیت فرزندان ازجمله وظایف زن است. نکته‏‌ی اساسی این است که زن و مرد هیچ‏کدام نباید وظایفشان را به‏‌عنوان حقوق خود قلمداد کنند؛ بر این اساس، مرد هرگز نمی‏‌تواند وظیفه‏‌ی قوّامیت خود را به همسرش بسپارد و بالعکس؛ زیرا تکالیف، قابل تفویض نیستند و این کار بر مبنای مفاهیم دینی، همانند ترک روزه قلمداد می‏‌شود.

دوّم؛ موضع‏گیری زنان صالح نسبت به قوّامیّت مردانشان بدین‏گونه است که: 

١ـ «قانتات» هستند؛ یعنی پیوسته و با رغبت در مسائلی از زندگی که مطابق شریعت الهی بوده و مکروه یا حرام نمی‏باشد، فرمان‏بردار قوّامش (مرد) می‏‌باشد.

٢ـ «حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ» (نساء/٣٤) هستند، یعنی اسرار بین خود و همسرشان را حفظ می‏‌کنند. زنی که فاقد این دو خصوصیت باشد، صالح نیست.

سوّم؛ استعدادهای موجود در زنان (توانایی مادری و همسرداری) اقتضا می‏‌کند که مکان اصلی انجام وظیفه‏‌ی زن، خانه بوده و بیرون‏ رفتنش از منزل در هنگام ضرورت باشد. استعدادهای موجود در مرد، مکانی خارج از منزل را برای ایفای وظیفه‏اش اقتضا می‏‌کند، مگر در موارد استثنا. انجام وظایف مردانه توسط زن (کار در بیرون از منزل) ظلمی در حقّ زن است نه اعطای امتیازی به زن، مگر در مورد اموری خاص که انجام آن در بیرون از منزل توسط زنان مناسب‏تر است؛ مانند: پرستاری از زنان و ...؛ چنین حالتی برای مردان نیز وجود دارد.

چهارم؛ انسان برای بندگی خداوند خلق شده است تا از این طریق، به خوشبختی در دنیا و آخرت برسد و انجام این امر تنها از طریق زندگی مشترک زن و مرد امکان‏پذیر است؛ چرا که بندگی خداوند توسط انسانِ کامل انجام می‏‌شود و واضح است که مرد و زن هیچ‏کدام به‏‌تنهایی کامل نیستند؛ بر این اساس، اولین شرط در انتخاب همسر این است که باید فرد موردنظر، یاریگر انسان در ادای وظیفه­‌ی بندگی باشد نه مانع آن.

پنجم؛ مواردی که منجر به طلاق می‌شوند، عبارتند از:

١ـ اگر مرد یا زن، داعی باشد و همسرش با عدم همکاری با او، مانعی بر سر راه انجام وظایف او شود.

٢ـ زن از مرد و یا مرد از زن، ناراضی باشد. 

٣ـ مرد به‏‌دلیل خاصی، سوگند بخورد که بیشتر از چهار ماه با همسرش نزدیکی نمی‌کند.

٤ـ نافرمانی زن از مرد که در این حالت، بر طبق آموزه‏‌های قرآنی مراحل زیر به ترتیب اجرا می‏‌شود:

الف) پنددادن، ب) جدایی جنسی، ج) تنبیه بدنی به شیوه‏‌ی ذکر شده در قرآن، د) انتخاب داور از طرف خانواده‏‌ی زن و مرد جهت حل مشکل آن‏ان، هـ) انجام طلاق.